کمتر از 20 روز مانده به سال نو. از امروز کم کم حال و هوای عید این شهر مرده را در بر می گیرد. بیایید از این حرف ها که «عید امسال متفاوت تر از سال های گذشته است» و نگرانی هایی از قبیل «نمی توانیم برای خرید عید بیرون برویم» بگذریم. این ها در لیست نگرانی های من رتبه ی آخر را دارند. این نگرانی ها را هم که «در این یک سالی که گذشت، آیا واقعا بزرگ شدیم؟ به قول هایی که سال پیش همین موقع به خودمان می دادیم عمل کردیم؟ کسی را خوشحال کردیم؟ برای پیمودن جاده ی زندگی قدمی برداشته ایم؟ و.» بریزید دور. برای سالی که گذشت افسوس خوردن کار احمقانه ایست. اگر سال خوبی را پشت سر گذرانده اید، خوش به حالتان و اگر نه، تلاش کنید سال بعد را برای خودتان تبدیل به سال خوبی کنید. اهدافتان را برای خودتان نگه دارید و هر شب به خودتان قول بدهید که یک روز به آن ها می رسید. در سال جدید سعی کنید کمی بیخیالانه تر به مشکلات نگاه کنید. یادتان باشد گریه کردن عیبی ندارد و نشانه ی ضعف نیست، به شرطی که بعد از گریه کردن بشوید همان آدم سابق. منتظر دیگران نباشید که بیایند و دلداریتان دهند. بگردید دنبال انگیزه ای که باعث می شود زندگی را با تمام بدی ها و نامردی هایش دوست داشته باشید. بگردید دنبال دلیلی که باعث می شود قدم از قدم بردارید. بگردید دنبال آن چیزی که باعث می شود تلاش کنید قوی شوید.
آرزو می کنم حال همه تان خوب باشد. دلیلی برای گربه کردن و افکاری برای ناراحتی نداشته باشید. بی وقفه لبخند بزنید و دورتان مملو از کسانی باشد که دوستتان دارند و دوستشان دارید :)
درباره این سایت